از هر دری

  • ۰
  • ۰

تمثیل

مرسومه که بعضی وقتا برای جا افتادن یه مطلب، از یه ضربالمثل استفاده میشه. بعضی وقتا هم اگه یه جوک مرتبط با موضوع پیدا بشه، باعث میشه کمی خنده هم همراه بشه و اگه باعث ضایع شدن طرف مقابل نشه خیلی هم خوبه.

چند وقت پیش تو محل کار، با مدیر گروهمون همراه با مدیر عامل شرکت یه جلسه کاری داشتیم. وسط صحبتا مدیر عامل شروع کرد به گفتن یه جوک:

یه نفر یه طوطی داشته که خیلی بد دهن بوده. یه روز که یه مهمون داشته رو قفس طوطی یه پارچه میکشه که طوطیه جلوی مهمون آبرو ریزی نکنه. مهمون میاد و مقداری میگذره. صاحب طوطی میبینه هیچ صدایی بلند نمیشه و نگران میشه. میره گوشه پارچه رو میزنه کنار ببینه طوطیه چی کار میکنه. همینکه پارچه رو میزنه کنار طوطیه بهش میگه دیدی میخاری؟

از اواسط تعریف جوک، چون من اون جوک رو شنیده بودم شروع کردم به خندیدن و آخراش حسابی قهقهه زدم. گفتن جوک که تموم شد، مدیر عاملمون رو کرد به مدیر گروهمون و گفت تو هم مثل همون صاحب طوطی میمونی. من که داشتم میخندیدم در جا خشکم زد و بزور جلوی خندیدنم رو گرفتم و دوزاریم افتاد که داشتم به مدیر گروهمون میخندیدم. 

خود مدیر گروه که از عصبانیت سرخ شد و تا آخر جلسه حرف نزد. اون روز هم کلا ادم سابق نبود.

در کلا میخوام بگم اگه جایی میخوایم مثالی بزنیم، طوری نشه که کسی رو ضایع کنیم، اونم جلوی زیر دستش. هر چند من اون روز با اون اتفاق خیلی حال کردم 😄

  • ۰۳/۰۷/۲۸
  • حمید رضا

نظرات (۱)

  • حسن مجیدیان
  • جالب

    پاسخ:
    چشمات جالب میبینه :)

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی